برنامه ریزی برای بازیابی و استفاده مجدد فاضلاب (قسمت اول)

در طرح ریزی موثر بازیابی و استفاده مجدد آب، اهداف و مبنای اجرای طرح ها باید به صورت شفاف تعیین گردد. اجرای مناسب طرح بازیابی و استفاده ی مجدد در گرو تلفیق نیاز به تصفیه ی فاضلاب از یک سو و نیاز به منابع آب از سوی دیگر می باشد. این رویکرد تلفیقی به نوعی متافوت از برنامه ریزی برای تاسیسات تصفیه فاضلاب بحث برانگیز است که تنها با هدف انتقال، تصفیه و دفع فاضلاب شهری انجام می شود.

مبنای برنامه ریزی

بازیابی موثر آب و طرح های تاسیسات استفاده ی مجدد باید شامل موارد زیر باشد:

(1) ارزیابی نیازهای تصفیه و دفع فاضلاب، (2) ارزیابی عرضه و تقاضای آب،(3)ارزیابی مزایای منابع آب بر مبنای موقعیت های موجود برای استفاده مجدد آب، (4) ارزیابی بازار آب بازیابی شده،(5) ارزیابی اقتصادی و فنی گزینه های پیش رو، (6) طرح اجرایی با ارزیابی مالی، و (7) برنامه ی اطلاعات عمومی. عوامل تاثیرگذار در فرآیند برنامه ریزی بطور خلاصه در این بخش بررسی می شود.

اهداف برنامه

بازیابی و استفاده مجدد آب می تواند عملکرد دو سویه ای به عنوان یک منبع آب و روشی برای مهار آلودگی آب داشته باشد. تنها در سه دهه ی گذشته در فرآیند برنامه ریزی برای تاسیسات تصفیه فاضلاب شهری به مزایای تامین آب توجه شده است. نادیده گرفتن توانایی تامین آب فاضلاب شهری عموما به احداث تاسیساتی منجر شده است که هم اکنون پیشبرد این منابع جایگزین آب را با دشواری روبرو کرده است. برای مثال در برخی موارد در صورتی که تصفیه خانه های فاضلاب به جای احداث یک تاسیسات منطقه ای بزرگ در اندازه کوچکتر  و به صورت اقماری و با در نظر داشتن امکان استفاده ی مجدد آب احداث گردند، ساده تر می توان به حداکثر استفاده مجدد آب دست یافت.

از آن جائی که سازمان های آب و فاضلاب با یک عملکرد منفرد تاسیس میگردند، برنامه ریزی های این سازمان ها نیز عموما بصورت تک منظوره است. احیا و استفاده ی مجدد آب بیش از همه در چارچوب یک برنامه ریزی چند منظوره و تلاش های مشارکتی مدیریت فاضلاب و سازمان های تامین آب قابل انجام خواهد بود. با درک مفهوم مزایا و بهره وری چند گانه، ممکن است به اشتراک گذاردن موارد دیگر مسئولیت های طرح و هزینه ها در میان سرمایه گذاران نیز ممکن شود.

منطقه مطالعه طرح

منطقه ی مطالعه طرح نیز از دیگر موارد با اهمیت در برنامه ریزی است. دو رویکرد در خصوص برنامه ریزی وجود دارد.

رویکرد اول برنامه ریزی بر مبنای منطقه ای است که مستقیما از خدمات طرح مورد نظر بهره مند میشود.

رویکرد دوم  به گونه ای است که هزینه ها یا مزایای مستقیم طرح در ارزیابی آن کمتر لحاظ می شود. بنابراین منطقه مطالعات طراحی تاسیسات شامل موارد زیر است:(1) منطقه مورد نظر که تاسیسات تصفیه ی فاضلاب در آن واقع و (2) منطقه ای که به صورت بالقوه مصرف کننده آب بازیابی شده خواهد بود. منطقه مطالعه طرح به منظور ارزیابی مزایا و هزینه های طرح باید شامل موارد زیر باشد: (1) منطقه ی تاثیر پذیر از اثرات زیست محیطی فاضلاب، و (2) منطقه ای که از منابع تکمیلی یا جایگزین آب بازیابی شده بهره مند می شود.

رویکرد سنتی در برنامه ریزی عبارت است از برابر دانستن منطقه ی مطالعه و حوزه اختیارات طرح سرمایه گذار. اما ممکن است چنین مرزهایی برای برنامه ریزی بهینه در خصوص طرح های استفاده ی مجدد آب یا شامل کردن مناطق بهره مند مناسب نباشد. از آنجائی که منبع آب عموما وابسته به منابع آب منطقه ای  خارج از تاسیسات منطقه ی مورد مطالعه است، گسترش  حوزه دید به منظور درک جامع تر  و وضعیت کلی منابع آب ضروری است. برای مثال، حوزه های آب زیر زمینی که بیش از حد برداشت شده اند، ممکن است بر جوامعی که فاصله ی زیادی با منطقه ی مورد بررسی در طرح دارند، بیشترین تاثیرات را داشته باشند. بنابراین اجرای یک طرح استفاده مجدد آب در یک جامعه که برداشت بی رویه آب زیرزمینی را کاهش می دهد، می تواند برای منابع جامعه ی دیگر مفید باشد.

.

.

.

قسمت دوم و ادامه مقاله ی فوق تحت همین عنوان در حال تکمیل میباشد